خبرگزاری مهر، گروه سیاست، زهرا علیدادی: میگوید مشکلات اقتصادی ارتباطی به FATF ندارد اما برخی تصور میکنند بدون آن نمیتوان قدم از قدم برداشت. به طرفداران دولت پاسخی دندانشکن میدهد و میگوید «دولت در سایه» نداریم و این ادعا برای فرار از پاسخگویی است. از عملکرد دولت در مواجهه با بحرانهای اقتصادی گله میکند و میگوید: «مدیران جهادی و انقلابی باید در دولت به کار گرفته شوند»
او گریزی هم به اظهارات رئیسجمهور درباره مشکلات کشور میزند و تاکید میکند که «یافتن دلایل مشکلات وظیفه کارشناسان است نه رئیسجمهور …»
این بخشهایی از اظهارات محسن کوهکن نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه «لنجان» است. وی عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس است.
گفتگوی ما با این نماینده عضو فراکسیون ولایی به شرح زیر است:
رئیس جمهور گفته رهبر انقلاب فرمودند رئیس جمهور کشور باید فرمانده جنگ اقتصادی باشد. با توجه به این مساله، آیا دولت با وجود فرماندهی در این جنگ مسئولیت نابسامانیهای به وجود آمده را هم پذیرفته است؟
در قانون اساسی به صراحت آمده است که مسئول اداری و مالی کشور رئیسجمهور است و بر همین مبنا وی باید پاسخگوی عملکردش باشد و از سوی دیگر، رئیسجمهور بخشی از اختیاراتش را به معاونانش به ویژه معاون اول تفویض کرده و باید درباره اقدامات آنان هم به ملت پاسخ دهد.
با وجود این، متأسفانه در کشور ما رسم بدی به وجود آمده است و برخی از مسئولان در مقابل نقد عملکردشان، صرفاً به بیان ادله برای مشکلات پیش آمده میپردازند و تصور میکنند که بیان دلایل برای مشکلات کشور از سوی آنان کافی است و نباید اقدامی برای حل آنان کنند. این در حالی است که ریشهیابی علت مشکلات کشور وظیفه کارشناسان و اساتید دانشگاه است نه رئیسجمهور زیرا کسی که مسئولیتی در جامعه ندارد به اتکای علمش میتواند مسائل کشور را مورد بررسی و نقد قرار دهد اما رئیسجمهور باید راهکاری برای حل مسائل کشور بیابد و درصدد رفع آن باشد و بر این اساس چندی پیش مقام معظم رهبری در واکنش به اظهارات رئیسجمهور فرمودند: «رئیسجمهور محترم در سخنانشان مواردی را گفتند که باید بشود اما مخاطب و مجریِ عمده این موارد، خود ایشان و تیم کاریِ دولت هستند»
به هر صورت، امیدوارم روزی برسد که مسئولان اجرایی مملکت، مسئولیت سوءمدیریت و تصمیمات غلطشان را بپذیرند و ضمن عذرخواهی از ملت، به دنبال جبران عملکرد ضعیفشان باشند نه آنکه صرفاً به واکاوی مشکلات بپردازند و علت مشکلات را به دیگران و عوامل خارجی نسبت دهند.
برخی آقایان فکر میکنند که حل مشکلات کشور در گرو تصویب FATF است و بدون آن نمیتوان قدم از قدم برداشت به نظر شما آیا دست دولت برای حل مشکلات اقتصادی باز نبوده است؟ مسائلی چون عدم تصویب FATF تا چه حد دست دولت را در حل معضلات اقتصادی بسته است؟
برخی افراد فقط به یک نقطه خیره شده و توجه میکنند و آنقدر این روحیه در وجودشان نهادینه شده است که تصور میکنند همه راهها باید به آن نقطه ختم شود و در صورت عدم توجه به آن، مشکلاتی برای کشور ایجاد میشود. ماجرای FATF نیز در این حیطه است و برخی آقایان فکر میکنند که حل مشکلات کشور در گرو تصویب آن است و بدون آن نمیتوان قدم از قدم برداشت. در واقع اگر مسئولی اعتقادی به ظرفیتها و توانهای بالقوه و بالفعل کشور به ویژه در مسائل اقتصادی نداشته باشد و حل مشکلات اقتصادی را در آن سوی مرزها دنبال کند، حتی اگر اختیارات قانونی هم داشته باشد و دستش باز باشد، باز هم بهانه میآورد و کاری انجام نمیدهد.
مشکلات اقتصادی ما هیچ ارتباطی به FATF ندارد و به ضعف مدیریت برمیگردد
برخی افراد معتقدند که تصویب FATF در شرایط تحریم ضروری است و منجر به حل مشکلات اقتصادی کشور میشود؟ نظر شما در این باره چیست؟
در واقع اگر کشور در شرایط تحریم نبود و دولت به دنبال روانسازی ارتباطات بانکی با کشورهای جهان بدون امضای تعهدات ظالمانه و غیرمنصفانه علیه کشورمان بود، ما هم موافق تصویب این لوایح بودیم اما در شرایط فعلی و تحریم که غرب با ما ارتباطی برقرار نمیکند و به ایران کالایی نمیفروشد، چرا باید ساز و کار جدیدی را برای داد و ستد با آنان بپذیریم؟ اگر ما لوایح مرتبط با FATF را بپذیریم اما تحریمها همچنان ادامه یابد، پیوستن به این کنوانسیونها چه سودی برای ما دارد؟ قطعاً پیوستن به FATF مشکلی از مشکلات کشور را حل نمیکند چرا که مشکلات اقتصادی ما هیچ ارتباطی به FATF ندارد و به ضعف مدیریت برمیگردد. دولتمردان فعلی زمانی که در صحنه نبودند، دولت قبلی را مورد نقد قرار میدادند و میگفتند که اکثر مشکلات کشور به دلیل ضعف مدیریت است و صرفاً ۱۰ درصد آن به خارج از کشور برمیگردد اما حال که خودشان روی کار آمدهاند، جای ۹۰ درصد و ۱۰ درصد عوض شده و همه مشکلات کشور به خارج از کشور برمیگردد!
تحرک و جنب و جوش دولت در مقابل بحرانهای ایجاد شده در سال ۹۷ مانند بحران ارزی و طلا، گرانی کالاهای اساسی و قاچاق مواد غذایی چه اندازه بود؟
تاکنون دولتی به ناکارآمدی دولت روحانی به یاد ندارم چرا که در میان دولتمردان اراده محکمی برای حل مشکلات کشور وجود ندارد. موید این مسئله این است که بسیاری از پروژههای عمرانی کشور علی رغم آنکه اعتبار کافی هم دارند، تکمیل نشدهاند و بر زمین ماندهاند. از سوی دیگر در سال ۹۷ دولت برنامهای برای ساماندهی بحرانهای اقتصادی و به ویژه تثبیت نرخ ارز و قیمت کالاهای اساسی نداشت.
قرارگاه خاتم در بسیاری از بحرانها و مشکلات اساسی کشور به فریاد دولت رسیده است
برخی میگویند مشکلات موجود اقتصادی ناشی از فعالیت دولت سایه یا دولت موازی علیه روحانی است. تحلیل شما از این ادعای طرفداران روحانی چیست؟
ادعای وجود دولت سایه صرفاً برای فرار از پاسخگویی است؛ بهتر است این افراد دقیقاً بگویند منظورشان چه افراد و نهادهایی است؟ گاهی اوقات این افراد میگویند نهادهای نظامی در تصمیمات کشور ورود میکنند اما توجه ندارند که دولت به نهادهایی چون ستاد سازندگی قرارگاه خاتمالانبیاء بدهی زیادی دارد و با وجود این، قرارگاه خاتم در بسیاری از بحرانها و مشکلات اساسی کشور به فریاد دولت رسیده و پروژههای سنگین و کمرشکن را دنبال کرده است. یک زمانی این افراد میگفتند که مشکلات اقتصادی کشور ناشی از این است که برخی نهادهای انتصابی مالیات نمیدهند و سپس معافیتهای مالیاتی این نهادها را برداشتند و مجلس هم در این سمت و سو گام برداشت و این بهانه را از دولتمردان گرفتیم اما باز هم بهانهگیریهای جدید میکنند.
بنده دولت موازی علیه دولت روحانی نمیشناسم چرا که بودجهای که مجلس تصویب میکند، در اختیار آقای نوبخت و سازمان برنامه و بودجه قرار میگیرد و آنان هر کاری که میخواهند با بودجه کشور میکنند و حتی ممکن است بخشی از آن را تخصیص ندهند. بهتر است طرفداران دولت اگر دولت سایهای را سراغ دارند و میشناسند، به ما معرفی کنند و بگویند چه مقدار از مسئولیتها و کارهای کشور در اختیار آنان است تا ما به عنوان نماینده مجلس یقه آنان را بگیریم.
برخی افراد برای زیرمجموعههایشان بُز اخفش میخواهند تا سرشان را پایین آورند و فقط فرامین آنان را اجرا کنند
چرا یک جریان سیاسی بکارگیری مدیران انقلابی و جهادی را برای حل مشکلات کشور برنمیتابد؟ مشکل برخی سیاسیون و جریانها با گفتمان انقلاب چیست؟
مصادیق زیادی داریم که پس از انقلاب افرادی با نگاه جهادی و انقلابی، به عرصه فعالیت ورود پیدا کرده و مشکلات کشور را حل کردند اما برخی این مسئله را باور ندارند. برای مثال در قضیه واکسیناسیون، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیمنگاهی به بسیج کرد و بسیج هم در این مسئله وارد شد و به این وزارتخانه کمک کرد که این کار با سرعت انجام شد. همچنین در سازندگی هم اقدامات عدیدهای از سوی نیروهای جهادی و انقلابی انجام شده است.
البته برخی مدیران و مسئولان دیدگاهشان این است که مدیریت یک علم تجربی و در انحصار غرب است و بر همین اساس نمیتوانند در زیرمجموعههایشان مدیری جهادی و انقلابی را به کار گیرند چرا که مدیر جهادی دستورات خلاف قانون را اجرا نمیکند و صاحبان این نوع تفکر معمولاً برای زیر مجموعههایشان «بُز اخفش» میخواهند تا سرشان را پایین آورند و فقط فرامین آنان را اجرا کنند. این در حالی است که در شرایط اقتصادی فعلی کشور، مدیریتها باید به سمت افراد جهادی و انقلابی سوق داده شود چرا که مردم وقتی ببینند مسئولان و مدیران کشور تلاش میکنند و در راستای حل مشکلات کشور گام برمیدارند، سختیها را تحمل میکنند اما اگر ببینند مسئولی از زیر کار در میرود و در ساعت کاری محدودی پای کار مینشیند، کاستیها و مشکلات کشور را پای مدیریت آنان میگذارند.
آسیب عدم بهکارگیری مدیران انقلابی و جهادی در دولت متوجه مردم شده است
پیامدهای عدم بهکارگیری مدیران انقلابی در دولت روحانی چه بوده است؟
قطعاً آسیب عدم بهکارگیری مدیران انقلابی در دولت، متوجه مردم شده است چرا که زمانی که امکانات کم است، باید از کمترین امکانات، حداکثر بهرهوری را به نفع مردم ببریم اما عدم توجه به مدیر انقلابی و جهادی در دولت به ضرر مردم است.
دولت در سال ۹۸ چه وظایف مهمی بر عهده دارد؟
وظیفه اصلی دولت در سال ۹۸ این است که به مُرّ قانون عمل کند و هر کجا که ظرفیت قانون برای حل مشکلات کشور را ناکارآمد دانست، دستش بسته نیست و میتواند لایحه آن را به مجلس بیاورد. بر این اساس دولت همه تمرکزش در سال آینده را روی عمل به قانون بگذارد و به دور از رهاسازی، کارها را مدیریت کند.
نظر شما